سلام به همه خوانندگان عزیز
مدتی است که سرم خیلی شلوغ است و از دیر آپدیت کردن وبلاگ عذر میخواهم.
با عرض سلام و خسته نباشید در این پست قسمت هشتم و آخر داستان علی بابا را ترجمه کرده ام اگر به داستانهای هزار و یک شب علاقه دارید بگوئید تا داستان جذاب دیگری را هم ترجمه کنم و همانطور که گفتم این داستان توسط جاناتان اسکات در سال 1890 به انگلیسی ترجمه شده است و متن کل آن بیش از 3000 صفحه است.
When Morgiana had left off speaking, Ali Baba was so sensible of the great service she had done him, that he said to her, "I will not die without rewarding you as you deserve: I owe my life to you, and for the first token of my acknowledgment, give you your liberty from this moment, till I can complete your recompense as I intend.
هنگامی که مارجیانا سخنانش را تمام کرده بود، علی بابا به حدی از کمک شایانی که مارجیانا در حق او کرده بود آگاه بود که به او گفت: قبل از آنکه به تو پاداشی که درخور تو است بدهم نخواهم مرد؛ من زندگی ام را به تو مدیونم و به عنوان اولین علامت در مورد سپاسگزاری ام (از تو) تا زمانی را که طبق تصمیمی که دارم بتوانم پاداش تو را تکمیل کنم آزادی ات را به تو هدیه میدهم (تا آن موقع کنیز من نیستی).
لغات:
token: something that represents a feeling, fact, event etc
نشانه، علامت (برای ابراز احساسات و غیره)
acknowledgment: the act of publicly thanking someone for something they have done
تشکر، سپاسگزاری
recompense: something that you give to someone as a reward for their help
دادن چیزی به کسی برای تشکر و سپاسگزاری
لطفا ادامه مطلب را که حدود 30 صفحه آ چهار است را مطالعه کنید